معنی التهاب پرده داخلی قلب

فارسی به عربی

داخلی

باطنی، داخل، داخلی، فطری


التهاب

اضطراب، التهاب، تاجج، غلیان


قلب

بدیل، تزییف، قلب، مزور، وسط

لغت نامه دهخدا

داخلی

داخلی. [خ ِ] (ص نسبی) منسوب به داخل، درونی. مقابل خارجی و بیرونی. اندرونی. باطنی.
- استعمال داخلی، خوردن و آشامیدن و حقنه (در دوا).مقابل استعمال خارجی، که اندرونی است. رجوع به داخله شود.


التهاب

التهاب. [اِ ت ِ] (ع مص) افروخته شدن آتش. (منتهی الارب) (مصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). افروخته شدن. (غیاث اللغات). افروخته شدن. (دهار). || (اِ) زبانه و شعله ٔ آتش. (مؤید الفضلاء):
اکنون بدینمقام در آن آتشم ز دل
کش ز آب دیده افزون میگردد التهاب.
مسعود سعد.
ترا کی بود چون چراغ التهاب
که از خود پری همچو قندیل از آب.
سعدی.

عربی به فارسی

التهاب

اماس , التهاب , شعله ور سازی , احتراق


داخلی

خانگی , زیر سقف , درونی , داخلی , ناشی از درون , باطنی , تویی , ذاتی , داخل رونده , دین دار , پرهیزکار , رام , درون

اصطلاحات سینمایی

داخلی

هر صحنه ای که داخل ساختمانی یا یک محوطه بسته و سقف دار می گذرد. صحنه داخلی می تواند در دکوری ساخته شده در استودیو یا در یک ساختمان واقعی اتفاق افتد.

معادل ابجد

التهاب پرده داخلی قلب

1427

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری